تأسیس باشگاه فوتبال بارسلونا (1922–1899)
اعضای تیم در سال 1903
خوان گمپر
در 22 اکتبر سال 1899 میلادی، هانس گمپر تمایل خود را به صورت آگهی در روزنامه لوس دپورتس برای تأسیس باشگاه فوتبال اعلام کرد. در 29 نوامبر همان سال در جلسه? خیمناسیو سوله نتایج مثبتی حاصل شد و در نهایت یازده بازیکن شامل واتر وایلد، لوئیس دی اوسو، بارتومئو ترادس، اوتو کونزله، اوته مه یر، انریک دوکال، پره کبوت، کارلس پوجول، جوزپ لوبت، جانپارسونز و ویلیام پارسونز جذب شدند و باشگاه فوتبال بارسلونا متولد شد.[11] بارسلونا شروع موفقیت آمیزی در مسابقات ملی و منطقهای نظیر مسابقات فوتبال کاتالونیا و کوپا دل ری داشت. در 1902 میلادی باشگاه اولین جام خود، کوپا ماکایا را بالای سر برد و نیز در همان سال در فینال اولین دوره کوپا دل ری به مصاف بیزکایا رفت که 1 – 2 مغلوب شد.[12] در 1908 میلادی، درحالی که باشگاه در شرایط مالی سختی قرار داشت و جز قهرمانی در مسابقات فوتبال کاتالونیا در 1905 میلادی تا آن زمان نتوانسته بود پیروزی دیگری به دست آورد، خوان گمپر به عنوان ریاست باشگاه برگزیده شد. گمپر در 5 دوره متفاوت، در بین سالهای 1908 تا 1925، ریاست باشگاه را بر عهده داشت، و مجموعاً حدود 25 سال را در خدمت باشگاه گذراند. از مهمترین دستاوردهای وی میتوان کمک به بارسا برای به دست آوردن ورزشگاه اختصاصی را خاطر نشان کرد.[13]
در 14 مارس 1909 میلادی، بارسلونا به ورزشگاه اینداستریا که بزرگتر بود و 8?000 نفر گنجایش داشت، نقل مکان کرد. از 1910 تا 1914 میلادی، بارسلونا در جام پیرنه شرکت کرد و به عنوان بهترین تیم لانگیدوک، میدی، ناحیه آکیتن، باسک و کاتالونیا انتخاب شد. در آن زمان شرکت کردن در این رقابتهای آزاد برای تیم بسیار مفید بود.[14][15] در همین دوره زبان رسمی باشگاه از کاستیلن به کاتالونیایی تغییر کرد و تیم بهتدریج به یکی از نمادهای مهم کاتالونیا تبدیل شد، تاجایی که برای بسیاری از طرفداران، حمایت از تیم بیشتر به واسطه? جایگاه اجتماعی آن و نه بازی خود تیم اهمیت داشت.[16]
گمپر، جک گرینول را به عنوان اولین مربی تمام وقت بارسلونا انتخاب کرد.[17] وی همچنین تلاشهایی برای افزایش تعداد اعضای باشگاه انجام داد، به طوری که در سال 1922 میلادی، تعداد اعضای باشگاه به بیش از 20?000 نفر افزایش یافت. این افزایش اعضا به لحاظ مالی تیم را قادر به تهیه ورزشگاه جدید ساخت. در نهایت باشگاه به ورزشگاه لس کورتس که در همان سال افتتاح شده بود، نقل مکان کرد.[18] ورزشگاه جدید 22?000 نفر گنجایش داشت که بعدها به 60?000 نفر هم رسید.[19] در دوران گمپر، تیم فوتبال بارسلونا موفق شد یازده بار مسابقات فوتبال کاتالونیا، شش بار کوپا دل ری و چهار بار کوپا دی پیرنه را فتح کرده و نخستین «عصر طلایی» خود را تجربه کند.[12][13]
[ویرایش]
ریورا? جمهوری خواهی و جنگ داخلی (1957–1923)
بمباران هوایی بارسلون در 1938
در 14 ژوئن 1925، جمعیت حاضر در یکی از مسابقه در حرکتی خودجوش برای اعتراض به دیکتاتوری میگوئل پریمو ده ریورا سرود ملی را هو کردند که در پی آن حکومت در واکنش به این عمل ورزشگاه را شش ماه تعطیل کرد و گمپر نیز مجبور به کنارهگیری از ریاست باشگاه شد.[20] همزمان با حرکت باشگاهها به سوی حرفهای شدن، مدیران بارسلونا نیز در 1926 اولین گام را در این مسیر نهادند.[18] در 1928، بارسلونا پیروز جام اسپانیا شد، در مراسم اهدای جام ترانه? اودا اِ پلاکتو از رافائا آلبرتی یکی از اعضای اصلی گروه «نسل 27» در وصف عملکرد قهرمانانه دروازهبان بارسا خوانده شد.[21] در 30 ژوئیه 1930، بنیان گذار باشگاه، خوان گمپر، بعد از دورهای افسردگی به واسطه? مشکلات شخصی و اقتصادی اقدام به خودکشی کرد.[13]
اگرچه بارسلونا با بازیکن سرشناسی چون جوزپ اسکولا به کار خود ادامه میداد، باشگاه به دلیل کشمکشهای سیاسی که جامعه ورزشی را به کلی تحت شعاع قرار داده بود، وارد دورهای از افت شد.[22] باوجود کسب قهرمانی در سالهای 1930، 1931، 1932، 1934، 1936 و 1938[12] در مسابقات کاتالونیا، بارسلونا هیچ موفقیتی در سطح ملی (بجز عنوان بحث برانگیز 1937) به دست نیاورده بود. یک ماه پس از شروع جنگ داخلی اسپانیا در سال 1936، برخی از بازیکنان بارسلونا و اتلتیک بیلبائو داوطلب خدمت سربازی در جمع افرادی شدند که در مقابل شورشیان نظامی میجنگیدند.[23] در 6 اکتبر همین سال جوزپ سانیول، مدیر باشگاه و از اعضای حامی حزب سیاسی استقلال طلب، توسط سربازان فالانژ در نزدیکی گواداراما به قتل رسید.[24] در تابستان 1937، تیم به اردوی مکزیک و ایالات متحده رفت. این اردو اگرچه به لحاظ مالی باشگاه را در امان نگه میداشت، اما نیمی از تیم به دنبال پناهندگی در کشورهای فرانسه و مکزیک بودند. در 16 مارس 1938، بارسلونا مورد بمباران هوایی قرار گرفت که به کشته شدن 3000 تن انجامید و دفتر باشگاه نیز از این بمباران در امان نماند.[25] کاتالونیا چند ماه بعد به تصرف در آمد. باشگاه به نماد نافرمانی کاتالانیسم تبدیل شد و در پیمحدودیتهای ایجاد شده اعضای آن به 3?486 نفر کاهش یافت.[26] پس از جنگ داخلی، پرچم کاتالونیا ممنوع اعلام شد و تیمها از استفاده از نامهای غیراسپانیایی نیز منبع شدند. این اقدام باشگاه را مجبور به تغییر نام به (به اسپانیایی: Club de Fútbol Barcelona) و حذف پرچم کاتالونیا از لباس تیم کرد.[19]
در 1943، بارسلونا در نیمه نهایی مسابقات کوپا دل جنرالیسمه به مصاف رئال مادرید رفت. دیدار رفت دو تیم در لس کورتس با نتیجه 3–0 به نفع بارسلونا پایان یافت. پیش از بازی برگشت، اعضای تیم بارسلونا با رئیس امنیت دولت فرانسیسکو فرانکو دیدار داشتند و او به آنها یادآوری کرد که تنها به علت سخاوتمندی رژیم آنها امکان بازی کردن را دارند. در بازی برگشت رئال مادرید با نتیجه 11–1 بارسلونا را شکست داد.[27] علیرغم فشارهای سیاسی آن زمان، بارسلونا در ده 1940 و 1950 توانست موفقیتهای قابل توجهی را کسب کند. بارسا با مربیگری جوزپ سامیتیر و بازیکنانی چون سزار، آنتونی رامالتس و خوان ولاسکو در سال 1929 توانست برای اولین بار قهرمان لا لیگا شود. این عنوان را توانست در سالهای 1948 و 1949 نیز به دست آورد. همچنین در سال 1949 توانست برای اولین بار کوپا لاتین را فتح کند. در ژوئن 1950 باشگاه قرار دادی با لادیسلائو کوبالا بست، او یکی از افراد تاثیر گذار در بارسلونا بود.
در یکشنبه بارانی سال 1951، انبوهی از جمعیت پس از پیروزی 2–1 در برابر سانتاندر، ورزشگاه لس کورتس را بدون استفاده از تراموا ترک کردند که شگفتی مسئولین حکومتی را برانگیخت. در آن زمان در بارسلون کارکنان تراموا اعتصاب کرده بودند و این حمایت از جانب طرفداران بارسلون از حرکت آنان صورت گرفت. رویدادهایی از این قبیل چهرهای متفاوت از باشگاه یا تعلق آن به فراتر از کاتالونیا را نشان میداد.[28] بسیاری در اسپانیا باشگاه را مدافع حقوق بشر و آزادی میدانستند.[29]
بارسلونا توانست با مربیگری فردیناند دائوییک و بازی لادیسلائو کوبالا در سال 1952 پنج عنوان قهرمانی مختلف شامل لا لیگا، کوپا دل جنرالیسمه (یا همان کوپا دل ری)، کوپا لاتین و کوپا اوا دوارته و کوپا مارتینی روسی را بالای سر ببرد. همچنین در 1953 نیز توانست مجدداً لا لیگا و کوپا دل جنرالیسمه را فتح کند.[19]
[ویرایش]
باشگاه فوتبال بارسلونا (1978–1957)
ورزشگاه باشگاه بارسلونا، نیوکمپ که با حمایتهای مالی هواداران در سال 1957 ساخته شد.
بارسلونا با مربیگری هلنیو هررا و لوییز سوارز جوان (بازیکن سال فوتبال اروپا در 1960) و دو بازیکن مجارستانی به توصیه کوبالا با نامهای ساندور کوچیس و زولتان زیبور توانست دو عنوان ملی دیگر در سال 1959 و لا لیگا و جام بین شهری را در 1960 کسب کند. در 1961 بارسلونا اولین باشگاهی بود که توانست رئال مادرید را در رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا شکست دهد، اما در فینال با نتیجه 3–2 مغلوب بنفیکا شد.[30][31][32]
کار ساخت ورزشگاه نیوکمپ در سال 1957 به پایان رسید و این بدین معنا بود که باشگاه مقداری پول برای خرید بازیکنان جدید داشت. دهه 1960 موفقیتهای کمتری برای باشگاه به همراه داشت و لا لیگا کاملاً در دست رئال مادرید بود.[32] از جنبههای مثبت دهه شصت میتوان به ظهور بازیکنانی چون جوزپ فوسته و کارلس رکساچ و پیروزی باشگاه در کوپا دل جنرالیسمه در 1963 و جام بین شهری در 1966 اشاره کرد. همچنین بارسلونا توانست رئال مادرید را در فینال کوپا دل جنرالیسمه در ورزشگاه برنابئو در حالی که فرانکو بازی را تماشا میکرد، شکست دهد و بخشی از اقتدار سابق خود را به نمایش بگذارد. با پایان یافتن دوره دیکتاتوری فرانکو در 1974، نام باشگاه به نام اصلیش تغییر کرد، طراحی تاج آن به شکل اولیهاش برگردانده شد و دوباره حروف اصلیش را به دست آورد.[33]
فصل 1973–1974 شاهد حضور یوهان کرایف بود که برای ثبت یک رکورد جهانی به مبلغ 920 هزار پوند از آژاکس خریداری شد.[34] یوهان کرایف در مصاحبهای با یکی از خبرگزاریهای اروپا گفت:«من بارسلونا را به رئال مادرید ترجیح دادم زیرا نمیتوانم برای تیمی بازی کنم که با فرانکو ارتباط دارد.» و این مصاحبه خیلی سریع او را به چهره محبوب هواداران بارسا تبدیل کرد و زمانی که وی نام فرزندش را یوردی، یک نام محلی کاتالانی گذاشت، بر میزان این محبوبیت افزوده شد.[35] یوهان کرایف به همراه بازیکنان خوب دیگری چون خوان مانوئل آسنسی، کارلس رکساچ و هوگو سوتیل به باشگاه کمک کردند تا بتواند بعد از دهه 1960 با شکست 5–0 رئال مادرید در سال 1974 قهرمان لالیگا شود.[36] یوهان کرایف در 1973 در اولین دوره حضورش در بارسا به عنوان بهترین بازیکن سال اروپا برای بار دوم انتخاب شد، او در سال 1971، زمانی که برای آژاکس بازی میکرد توانسته بود این عنوان برای اولین بار کسب کند، همچنین برای بار سوم در سال 1974 درحالی که همچنان برای بارسلونا بازی میکرد مجدداً این عنوان را تصاحب کرد.[37]
[ویرایش]
نونیز و ثبات در مدیریت (2000–1978)
جام قهرمانان اروپا که بارسلونا در سال 1992 آن را فتح کرد
در سال 1978 جوزپ لوییس نونیز در انتخاباتی توسط اعضای باشگاه به عنوان مدیر جدید انتخاب شد. این تصمیم بسیار نزدیک و متصل به گذار اسپانیا در مسیر دموکراسی و پایان یافتن دیکتاتوری فرانکو در سال 1974 بود. هدف اصلی نونیز ارتقا دادن بارسا به سطح یک باشگاه جهانی از طریق ثبات بخشیدن به آن در زمین و خارج از آن بود. وی به توصیه کرایف، آکادمی جوانان بارسلونا، لا ماسیا را در 20 اکتبر 1979 تأسیس کرد.[38] دوره ریاست او 22 سال به طول انجامید و بر بارسلونا تاثیر بسازایی گذاشت. از زمان نونیز سیاستهای سختگیرانهای برای دستمزد و نظم و انضباط به جا ماندهاست.[39][40]
در 16 مه 1979 بارسلونا با شکست 4–3 فورتونا دوسلدورف در مقابل بیش از 30?000 طرفدار بارسلونایی که برای دیدن بازی به بازل سوئیس آمده بودند، توانست برای اولین بار جام در جام اروپا فتح کند. در 1982 مارادونا با قراردی به مبلغ 5 میلیون پوند از بوکا جونیورز خریده شد و دهمین رکورد جهان از حیث مبلغ قرار داد رقم خورد.[41] در پایان فصل 1983–1982 بارسلونا توانست با مربیگری منوتی، رئال مادرید را شکست دهد و قهرمان کوپا دل ری شود. حضور مارادونا در بارسا دیری نپایید و او بارسلونا را برای پیوستن به ناپولی ترک کرد. در آغاز فصل 1985–1984 تری وینابلز به عنوان مربی انتخاب شد و توانست لا لیگا را با هافبک برجسته? آلمانی، برند شوستر فتح کند. در فصل بعدی او تیم را به مرحله فینال جام باشگاههای اروپا برد که در ضربات پنالتی بارسا مغلوب استوا بخارست شد و عنوان نایب قهرمانی را کسب کرد.[39]
پس از جام جهانی فوتبال 1986 باشگاه گری لینکر آقای گل آن رقابتها را از باشگاه اورتون خرید و با دروازهبان آندونی زوبیزارتا قرار دادی طولانی بست. اما تیم در حالی که شوستر در محرومیت به سر میبرد نتوانست موفقیتهای زیادی کسب کند. وینابلز در آغاز فصل 1988–1987 از بارسا اخراج و لوییس آراگونز جانشین او شد. تمرد بازیکنان از نونیز در رویدادی که به هسپریا موتینی شهرت دارد در همین فصل رخ داد و این فصل با پیروزی 1–0 در مقابل رئال سوسیداد در فینال کوپا دل ری به پایان رسید.[39]
یوهان کرایف برنده چهار عنوان قهرمانی لا لیگا با بارسلونا در سمت مربی
در سال 1988 کرایف به عنوان سرمربی به باشگاه بازگشت و به زبان سادهتر یک تیم رویایی جمع کرد. در حالی که باشگاه با ستارههای بینالمللی چون روماریو، رونالد کومان، میشل لادروپ و هریستو استویچکوف قرار داد داشت، او ترکیبی از بازیکنان اسپانیایی چون خوزه ماری باکرو، جوزپ گواردیولا و تکسیکی بگیریستین را به زمین میبرد.[42] بارسا زیر نظر یوهان کرایف توانست چهار عنوان قهرمانی لالیگا را بین سالهای 1991 تا 1994 پی در پی کسب کند. در رقابتهای اروپایی نیز با شکست سمپدوریا در فینال جام در جام اروپا 1989 و لیگ قهرمانان اروپا 1992 هر دو عنوان قهرمانی را به دست آورد. همچنین بارسا کوپا دل ری در سال 1990، سوپر جام اروپا در سال 1992 و سه سوپر جام اسپانیا را نیز ازآن خود کرد. یوهان کرایف با 11 عنوان قهرمانی، موفقترین مربی باشگاه تا به امروز بوده و با 8 سال مربیگری پی در پی بیشترین مدت باقیماندن در سمت مربیگری باشگاه را داراست.[43] بخت یوهان کرایف در فینال دو فصل آخر مربیگریش برگشت و کسب نتایج ضعیف اسباب اخراج او توسط نونیز را فراهم کرد.[39]
بابی رابسون جایگزین کرایف شد و تنها در فصل 1997–1996 در این سمت باقیماند. او رونالدو را از پیاسوی خرید و توانست سه جام کوپا دل ری، سوپر جام اسپانیا و جام در جام اروپا را برای باشگاه به ارمغان آورد. حضور رابسون تنها یک راه حل کوتاه مدت بود تا لوئیس فن خال بتواند به باشگاه بپیوندد.[44] رونالدو نیز چون مارادونا برای مدت کوتاهی در باشگاه ماند و سپس به اینتر میلان پیوست. به هرشکل ستارگان تازهای چون لوییس فیگو، پاتریک کلایورت، لوییز انریکه و ریوالدو در باشگاه ظاهر شدند و بارسا هر دو جام کوپا دل ری و لا لیگا را در سال 1998 بالای سر برد. در 1999 ریوالدو به عنوان چهارمین بازیکن بارسلونا توانست عنوان بهترین بازیکن فوتبال سال اروپا را کسب کند. علیرغم تمام این موفقیتها داخلی، عدم پیروزی بارسا در فینال لا لیگا 2000 که سبب قهرمانی رئال مادرید شد، استعفای نونیز و فن خال را در پی داشت.[44]
[ویرایش]
رفتن نونیز و آمدن لاپورتا (2010–2000)
خوان لاپورتا در حال مصاحبه با خبرنگاران در سال 2009
رفتن نونیز و فن خال از باشگاه قابل مقایسه با پیوستن لوییس فیگو به رئال مادرید نبود، فیگو نه تنها کاپیتان دوم تیم بلکه به عنوان قهرمانی قابل ستایش نزد هواداران بارسا شناخته میشد، تاجایی که بسیاری از کاتالونیاییها او را از خودشان میدانستند. هواداران بارسا که از تصمیم پیوستن فیگو به رقیب دیرینه خود بسیار ناراحت بودند، این ناراحتی را با استقبال خشمآلود خود از حضور فیگو در نیوکمپ نشان میدادند، حتی در اولین حضور او در نیوکمپ به سمتش یک کله خوک و شیشه پر ویسکی پرتاب کردند.[45] در سال 2000 خوان گسپارت جایگزین نونیز شد و به مدت سه سال در این سمت باقیماند. در این مدت باشگاه شاهد رفتوآمد مربیان بود. در نهایت فن خال برای بار دوم به باشگاه بازگشت ولی از آنجایی که نتیجه مثبتی حاصل نشد، فن خال و گسپارت هر دو استعفا دادند.[46]
پس از دوران ناموفق گسپارت، باشگاه با ترکیبی از مسئولین جوان به اوج بازگشت. خوان لاپورتا جایگزین گسپارت شد و فرانک ریکارد بازیکن سابق تیم ملی فوتبال هلند به عنوان مربی بارسا انتخاب شد. تاثیر بازیکنان بینالمللی و ترکیب آنها با بازیکنان اسپانیایی تیم را به سمت کسب موفقیت مجدد سوق داد. بارسا توانست در سال 2005–2004 لا لیگا و سوپر جام اسپانیا را فتح کند و قرار دادی با رونالدینیو، بازیکن سال فوتبال جهان 2006 ببندد.[47]
در فصل 2006–2005 بارسا مجدداً قهرمان لا لیگا و سوپر جام اسپانیا شد. در فینال لیگ قهرمانان بارسلونا در مقابل آرسنال قرار گرفت، درحالی که آرسنال تا پیش از 15 دقیقه پایان بازی با 10 بازیکن پیروز میدان بود، بارسا توانست نتیجه بازی را 2–1 به نفع خود تغییر دهد و جام را بعد از 14 سال بالای سر بگیرد.[47] در همان سال بارسلونا در جام باشگاههای جهان نیز شرکت کرد و در فینال با گل دقیقه 82 حریف برزیلی خود، مغولب اینترناسیونال شد.[48][49] اگرچه بارسلونا فصل 2007–2006 را با قدرت شروع کرد، اما در پایان بدون کسب هیچ عنوانی فصل را به پایان رساند. بعدها اردوی پیش از فصل در ایالات متحده که منجر به مصدومیت ساموئل اتوئو و لیونل مسی شد، به عنوان دلیل عدم موفقیت باشگاه اعلام شد.[50][51]
شش جام مختلف که بارسلونا تنها در سال 2009 فتح کرد.
در لالیگا که بارسا در بیشتر فصلها در جایگاه اول قرار داشت، در سال جدید بیثباتی باشگاه فرصتی برای پیشی گرفتن رئال مادرید و قهرمانی آنان شد. فصل 2008–2007 برخلاف سالهای گذشته موفقیتی برای باشگاه به همراه نداشت و در پی آن جوزپ گواردیولا مربی تیم دوم بارسلونا در پایان فصل جایگزین ریکارد شد.[52]
بارسا در فینال کوپا دل ری 2009 با شکست 4–1 اتلتیک بیلبائو برای 25امین بار قهرمان این رقابتها شد. سه روز پس از آن شکست رئال مادرید در رقابتهای لالیگا جام را برای بارسلونا در فصل 2009–2008 به ارمغان آورد. بارسا در حالی فصل را به پایان رساند که در ورزشگاه المپیک رم، منچستر یونایتد فاتح سال قبل جام باشگاهها را با نتیجه 2–0 شکست داد و سومین عنوان قهرمانی جام باشگاهها را فتح کرد. در نتیجه برای اولین بار در اسپانیا اولین سهگانه را به دست آورد.[53][54][55] بارسا با شکست مجدد اتلتیک بیلبائو در فینال سوپر جام اسپانیا 2009 و پیروزی در مقابل شاختار دونتسک در فینال سوپر جام اروپا 2009 دو جام دیگر را نیز بالای سر برد.[56] در دسامبر 2009، بارسا جام باشگاههای جهان 2009[57] را نیز فتح کرد و اولین تیم تاریخ فوتبال شد که ششگانه جامها را توانست کسب کند.[58] همچنین بارسلونا با فتح لالیگا با 90 امتیاز و فتح سوپر جام برای 9امین بار توانست دو رکورد تازه در فوتبال اسپانیا به ثبت برساند.[59][60]
[ویرایش]
رفتن لاپورتا و آمدن راسل ( تاکنون–2010)
بعد از کنارهگیری لاپورتا در ژوئن 2010، ساندرو راسل بعد از مدتی کوتاه به عنوان مدیر جدید باشگاه انتخاب شد. رأیگیری برای انتخاب مدیر جدید در 13 ژوئن 2011 برگزار شد و راسل توانست با کسب 61.35? (تعداد 56?088 رأی) کل آرای مأخوذه به ریاست باشگاه برسد.[61] او سپس توانست داوید ویا را با 40 میلیون یورو از والنسیا[62] و خاویر ماسکرانو را با 19 میلیون یورو از لیورپول[63] به همراه دو بازیکن دیگر در نوامبر 2010 بهخدمت بگیرد. بارسلونا توانست در اولین ال کلاسیکو در فصل 2010-11، رئال مادرید را با حساب 5-0 شکست دهد و همچنین در آن فصل توانست برای سومین سال پیاپی با 96 امتیاز فاتح لالیگا شود.[64] در آوریل 2011 بارسلونا که به فینال کوپا دل ری راه یافتهبود دراین مرحله مقابل رئال مادرید قرار گرفت و بازی را با حساب 1-0 در مستایا واگذار کرد.[65] در ماه مه نیز، بارسلونا در فینال لیگ قهرمانان اروپا با شکست دادن منچستر یونایتد با حساب 3-1 در ورزشگاه ومبلی لندن که از یک لحاظ تکرار فینال سال 2009 محسوب میشد، برای چهارمین بار قهرمان اروپا شد.[66]
[ویرایش]
هواداران باشگاه
طرفداران بارسا در نیوکمپ
نوشتار اصلی: هواداران باشگاه فوتبال بارسلونا
نام مستعار طرفداران بارسلونا کولز است. گفته میشود 25? از جمعیت اسپانیا طرفدار بارسلونا هستند و بعد از رئال مادرید که 32? از اسپانیاییها هوادار آن هستند، بارسا در جایگاه دوم قرار میگیرد. جایگاه سوم نیز به تیم والنسیا با 5? حامی تعلق دارد.[67] در اروپا بارسا دومین تیم محبوب این قارهاست.[68] تعداد اعضای باشگاه از فصل 2003–04 از 100?000 نفر به 170?000 نفر تا سپتامبر 2009 افزایش قابل توجهی داشتهاست.[69]
علاوه بر عضویت، در ژوئن 2010، به طور رسمی 1?335 نفر در نقاط مختلف جهان در انجمن هواداران بارسا ثبت نام کردهاند. انجمنهای هواداران وظیفه تبلیغ بارسلونا در محلهای مختلف را دارند و در مقابل در حین بازدید از بارسلونا خدمات مفیدی دریافت میکنند.[70] همچنین بارسا هواداران بسیار برجستهای تاکنون داشته که در این میان میتوان به پاپ ژان پل دوم که عضو افتخاری باشگاه بود یا خوزه زاپاترو که نخست وزیر فعلی اسپانیا است اشاره کرد.[71][72]
[ویرایش]
ال کلاسیکو
نوشتار اصلی: ال کلاسیکو
رقابت شدید میان دو تیم قویتر در لیگهای ملی بسیار معمول است و این در مورد لا لیگا نیز صدق میکند، جایی که به بازی میان بارسلونا و رئال مادرید ال کلاسیکو (به اسپانیایی: El Clásico) میگویند. از ابتدا این دو تیم به عنوان نماینده دو منطقه و شهر رقیب، کاتالونیا و کاستیل شناخته میشوند. این رقابت بازتابی از تنشهای فرهنگی و سیاسی میان دو منطقهاست که از جنگ داخلی اسپانیا نشئت میگیرد.[73]
در مدت دیکتاتوری پریمو ده ریورا و بخصوص فرانسیسکو فرانکو (1939-1975) تمامی فرهنگهای محلی مورد سرکوب قرار گرفتند و تمام زبانهای رایج در اسپانیا جز کاستیلایی ممنوع اعلام شدند.[74][75] مردم کاتالان به یک نماد برای ابراز آزادی خواهی نیاز داشتند و بارسا تبدیل به فراتر از یک باشگاه (به کاتالان: Més que un club) برای کاتالانها شد. به گفته? مانوئل واسکس مونتالبان، پیوستن به بارسلونا بهترین راه برای کاتالانها بود تا هویت خود را نشان دهند، این راه نسبت به پیوستن به جنبشهای ضد فرانکو کم هزینهتر بود و امکان ابراز مخالفت را به آنها میداد.[76]
از سوی دیگر رئال مادرید در بسیاری از موارد به عنوان تجسمی از تمرکز ظلم حاکمیت، رژیم فاشیستی و فراتر از آن بود. (سانتیاگو برنابئو که ورزشگاه رئال به نام اوست از افرادیست که علیه ملی گرایی فرانکو جنگید.)[77][78] به هر شکل در طول جنگ داخلی اسپانیا، اعضای هر دوتیم نظیر جوزپ سانیول و رافائل سانچز گوئرا متحمل آسیبهایی از سوی هواداران فرانکو شدند.
در دهه 1950، زمانی که بحث انتقال آلفردو دی استفانو مطرح شد، اختلاف دو باشگاه تشدید یافت. در نهایت او رئال مادرید را انتخاب کرد و در آن فصل باعث موفقیت آنها نیز شد.[79] در دهه 1960 هر دو تیم در جام اروپا به مصاف با یکدیگر رفتند که رئال مادرید توسط بارسا حذف شد.[80] همچنین در آخرین رویارویی دو تیم در سال 2002 که توسط رسانههای اسپانیا «رقابت قرن» نام گرفت، بیش از 500 میلیون نفر شاهد دیدار دو تیم بودند.[81]
نتیجه رقابتهای رسمیپیروزیهای رئال مادرید 86
پیروزیهای بارسلونا 84
تساوی 45
گلهای رئال مادرید 361
گلهای بارسلونا 347
مجموع رقابتها 215
[ویرایش]
دربی بارسلونا
نوشتار اصلی: شهرآورد بارسلونا
رقیب منطقهای بارسا، اسپانیول است. برخلاف بارسا که هیئت مدیره اولیه آن از ملیتهای مختلف بودند. این تیم توسط علاقهمندان به فوتبال اسپانیا تأسیس شد و سپس از حمایت پادشاه برخوردار گشت. اسپانیول آشکارا به عنوان یک تیم ضد بارسلونایی تأسیس شد و آنها همواره بارسا را به عنوان یک تیم بیگانه میدیدند.[82] از آنجایی که مردم کاتالونیا اسپانیول را به عنوان نمایندهای از مادرید میدیدند، رقابتها جدیتر شد.[20] زمین اصلی باشگاه اسپانیول در منطقه اعیان نشین ساریا بود.[83][84]
اسپانیول به طور سنتی بخصوص در زمان حکومت فرانکو، به زعم اکثریت شهروندان بارسلونا به عنوان ترویج کننده مشروعیت حکومت شناخته میشد و این در تضاد کامل با روحیه انقلابی بارسلوناییها بود.[85] در 1918 که بحث خودمختاری مطرح شده بود اسپانیول شروع به مخالفت با آن کرد.[82] بعدها اسپانیول در کنار فاشیستها از گروههای حامی فالانژ که میخواستند به جنگ داخلی بپیوندند حمایت میکرد. باوجود این تفاوتهای فکری، دربی بهخاطر تفاوت اهداف هر دو باشگاه، بیشتر برای هواداران اسپانیول اهمیت داشته تا بارسلونا. در سالهای اخیر رقابت میان دو باشگاه کمتر رنگ و بوی سیاسی داشته و باشگاه اسپانیول نیز نام رسمی و سرود باشگاه را از اسپانیایی به کاتالان ترجمه کردهاست.[82]
اگرچه در تاریخ لا لیگا بیشتر دربیها منطقهای هستند، این رقابت نامعمول نیز کاملاً با برتری بارسلونا همراه بودهاست. اسپانیول در تمام طول 70 سال گذشته تنها سه بار بالاتر از بارسلونا قرار داشته و در مسابقات جام حذفی کاتالونیا تنها در سال 1957 موفق به پیروزی در برابر بارسا شدهاست. همچنین بهترین نتیجهای که اسپانیول تاکنون از شهرآورد بارسلونا به دست آورده 6–0 در سال 1951 بودهاست. اسپانیول در فصل 2009–2008 با کسب پیروزی 2–1 در مقابل بارسا تنها تیمی است که توانسته سه بار در یک فصل بارسلونا را در نیوکمپ شکست بدهد.[86]
[ویرایش]
درآمد و دارایی
در 2010، مجله فوربز با اعلام ثروت باشگاه بارسلونا در حدود 752 میلیون یورو، آنها را در جایگاه چهارم پس از منچستر یونایتد، رئال مادرید و آرسنال به عنوان ثروتمندترین باشگاه جهان قرار داد..[87][88] طبق گفته دلویت، بارسلونا با در آمد 366 میلیون یورو در همین سال، جایگاه دوم را پس از رئال مادرید که 401 میلیون یورو درآمد دارد به دست آوردهاست.[89]
حسابرسیهای دلویت در ژوئیه 2010 نشان میدهد بارسلونا 442 میلیون یورو بدهی دارد. این رقم دقیقاً 58 درصد از کل داراییها بارسلونا است که فوربز آن را اعلام کرده بود. مدیر جدید باشگاه این بدهیها را ناشی از مشکلات ساختاری دانستهاست.[90] خبرها حکایت از آن دارد که در سال جاری بارسا مبلغ 79 میلیون یوروی دیگر ضرر خواهد داشت، این درحالیست که بارسلونا یکی از مدافعان عنوان قهرمانی لالیگا است.[91]
[ویرایش]
رکوردها
پائولینو آلکانترا
ژاوی در حاضر با مجموعاً 555 بازی برای بارسلونا و 369 بازی در لالیگا رکوردار همراهی باتیم است.[92]
برترین گلزن بارسا تاکنون در تمام رقابتها حتی دوستانه، پائولینو آلکانترا با 357 گل بودهاست.[92] سزار رودریگز با 195 گل زده در بین سالهای 1942 تا 1955 بهترین گل زن بارسا در لا لیگا میباشد. اگرچه احتمال میرود لیونل مسی که تاکنون 127گل در لالیگا برای بارسا به ثمر رسانده این رکورد را بهزودی بشکند.[93]
در 2 فوریه 2009 بارسا به مجموع 5000 گل زده در لا لیگا رسید. گل 5000ام بارسا را مسی در بازی مقابل ریسینگ سانتاندر که بانتیجه 2–1 به نفع بارسلونا تمام شد، به ثمر رساند.[94] در 18 دسامبر 2009 بارسا با شکست 2–1 استیودیانتس ششمین عنوان قهرمانی خود را در یک سال به دست آورد و تنها تیمیست که ششگانه جامها را در تاریخ فوتبال فتح کردهاست.[95] همچنین بارسلونا با فتح 25 کوپا دل ری و 9 سوپرجام اسپانیا از این حیث نیز رکورد دار است.[96][97]
در 3 مارس 1986 در بازی یک چهارم نهایی جام اروپا، بارسا به میزبانی یوونتوس رفت که در آن بازی 120?000 نفر به تماشای بازی پرداختند و رکورد بیشترین حضور حامیان بارسا رقم خورد.[98] با توجه به نوسازی ورزشگاه در 1990 و قانون منع امکان تماشای بازی به صورت ایستاده احتمالاً این رکورد هرگز نمیشکند، زیرا ظرفیت ورزشگاه 99?354 نفر است.[99][1]
[ویرایش]
آرمها و لباسها
نخستین آرم باشگاه بارسلونا
آرم اصلی باشگاه به شکل تاجی دربالای تصویر به یادگار تاج و تخت آراگون و خفاشی نماد شاه جیمز بود که به دو شاخه یکی از درخت برگ بو و دیگری نخل احاطه شدهاست.[100] در سال 1910 بارسلونا بین اعضای خود یک مسابقه طراحی برای طراحی نماد باشگاه برگذار کرد که کارلس کومامالا از بازیکنان باشگاه برنده آن شد. پیشنهاد کومامالا با تغییراتی جزئی همچنان به عنوان نماد باشگاه باقیماندهاست. طرح اولیه شامل تاج و صلیب سنت جورج در قسمت بالا گوشه? چپ با پرچم کاتالان در کنار آن و رنگ تیم در پایین بود.[101]
رنگهای آبی و قرمز در پیراهن برای اولین بار در دیدار مقابل هیسپانیا در سال 1900 استفاده شد.[102] چندین نظریه در رابطه با طراحی لباس آبی و قرمز بارسلونا وجود دارد. پسر یکی از اولین مدیران باشگاه، آرتور ویتی مدعیست که ایده این طرح لباس به پدرش تعلق دارد و او لباس را بر اساس لباس تیم مدرسه بازرگانی تیلور پیشنهاد کردهاست. نظریه دیگر برطبق گفته تونی استالبر نویسندهاست که رنگها را متعلق به جمهوری اول ماکسیمیلیان روبسپیر میداند. گذشته از دو نظریه قبلی، رایجترین نظریه در کاتالونیا این است که خوان گمپر رنگ لباس بارسا را از تیم سابقش، بازل انتخاب کردهاست.[103]
بارسلونا از زمان تأسیس هرگز تبلیغ هیچ شرکتی را بر روی پیراهن خود نداشتهاست. در 14 ژوئیه 2006 باشگاه خبر عقد قراردادی 5 ساله را با یونیسف اعلام کرد، طبق این قرارداد لوگوی یونیسف در این مدت بر روی پیراهن تیم قرار میگرفت و هرسال مبلغ 1?5 میلیون یورو کمک مالی از طرف بنیاد باشگاه فوتبال بارسلونا به یونیسف پرداخت میشد.[104] بنیاد باشگاه فوتبال بارسلونا در سال 1994 بر پایه? تصمیم رئیس کمیته? سیاستگذاریهای اقتصادی باشگاه به عنوان نهادی برای جمع آوری کمک و جلب پشتیبانهای مالی برای سازمانهای غیر ورزشی راهاندازی شد.[105] از سال 2004 شرکتها میتوانند با پرداخت 40 الی 60 هزار پوند در سال یکی از 25 عضو افتخاری بنیاد شوند. همچنین جمع دیگری متشکل از 48 عضو وجود دارد که سالانه 14?000 پوند پرداخت میکنند. علاوه بر این عدهای دیگر از حامیان با پرداخت سالانه 4?000 پوند وجود دارند. باید توجه داشت که مدرکی از دخالت جدی اعضای افتخاری در سیاستهای باشگاه در دست نیست، هرچند بر طبق گفته آنتونی کینگ «بعید است که اعضای افتخاری بنیاد در تصمیم گیریهای باشگاه دخالتی نداشته باشند.»[106]
بارسلونا با عقد قراردادی به مبلغ 150 میلیون یورو با بنیاد قطر به مدت پنج سال بالاخره به عدم پذیرش اسپانسر لباس خود پایان داد. این قرارداد از فصل 12-2011 آغاز میشود.[107]دوره طراح اسپانسر
1982–1992 میبا بدون اسپانسر
1992–1998 کاپا
1998–2006 نایک
2006–2011 یونیسف
2011– بنیاد قطر، یونیسف
موضوع مطلب :